- 2895
- ۱۳۹۴/۱۰/۰۲ - ۰۷:۴۰
- 713 بازدید
پدرانی که صاحب فرزند کودکستانی میباشند، از رابطه جنسی کمتری برخور دارند در مردان معمولا بیش از زنان این احتمال وجود دارد که به فرزندان خردسال خود به عنوان یک مانع و مخل زندگی جنسی نگریسته شود بنابراین مردان در این شرایط کمتر آغازگر رابطه ی جنسی میشوند. احتمال جدایی و متارکه: زوجینی که قصد جدایی از یکدیگر را دارند، رابطه ی جنسی کمتری با یکدیگر خواهند داشت. زوجینی که به سمت طلاق پیش می روند[…]
پدرانی که صاحب فرزند کودکستانی میباشند، از رابطه جنسی کمتری برخور دارند در مردان معمولا بیش از زنان این احتمال وجود دارد که به فرزندان خردسال خود به عنوان یک مانع و مخل زندگی جنسی نگریسته شود بنابراین مردان در این شرایط کمتر آغازگر رابطه ی جنسی میشوند.
احتمال جدایی و متارکه:
زوجینی که قصد جدایی از یکدیگر را دارند، رابطه ی جنسی کمتری با یکدیگر خواهند داشت. زوجینی که به سمت طلاق پیش می روند اغلب سعی می کنند از صمیمیت میان خود بکاهند.
سن:
این یک فاکتور پیش بینی کننده قوی است. هر قدر سن بالاتر رود احتمال کاهش روابط ی جنسی افزایش می یابد. اما در آن روی سکه وقتی رابطه جنسی در زوجین مسن روی می دهد، عموما رضایت بخش تر و از کیفیت بالاتری برخوردار بوده و عشق و محبت در آن پر رنگ تر است.
با افزایش سن زنان و مردان خصوصیات یک رابطه ی جنسی خوب و رضایت بخش را آموخته و همین امر باعث می شود با وجود کاهش بنیه جنسی و دفعات برقراری رابطه جنسی، رابطه ی جنسی رضایت بخش تر و لذت بخش تر گردد.
سالهای تاهل:
مردانی که از تاریخ ازدواجشان خیلی گذشته، رابطه ی جنسی کمتری را گزارش می کنند. اما مدت ازدواج عامل پیش بینی کننده ی مهمی برای زنان بشمار نمی آید. البته تعداد روابط جنسی در مردان معمولا نسبی است.
رضایت و خوشبختی:
جای شگفتی نیست که هر قدر زوجین شادتر باشند و احساس خوشبختی بیشتری کنند، تمایل بیشتری به برقراری رابطه ی جنسی از خود نشان خواهند داد. زمانی که شما دلباخته کسی باشید و از شغل و زندگی خوبی نیز برخوردار باشید، رابطه ی جنسی بهتری خواهید داشت.
سطح سلامتی:
کاهش سطح سلامتی معمولا موجب کاهش روابط جنسی در مردان می شود، اما در زنان این چنین نیست. چرا که زنان مسن برقراری رابطه ی جنسی را حتی در وضع ناخوشی و کسالت یک وظیفه و تکلیف می دانند.
زنان بیمار و ناخوش برای برقراری رابطه ی جنسی مشکل خاصی نخواهند داشت، اما مردان قادر به پنهان کردن بیماری و تاثیرات مشهود آن طی برقراری روابط جنسی نخواهند بود.
چرا که مردان برای برقراری رابطه ی جنسی ناچار به صرف انرژی و نیروی فیزیکی بیشتری می باشند. اختلال نعوظ، استرس، خستگی و بیماریهای قلبی-عروقی دلایل اصلی امتناع مردان از رابطه جنسی میباشد.
فعالیتهای مشترک:
زنان و مردان متاهلی که بیشتر با هم صحبت می کنند و کارها را بیشتر با یکدیگر(مشترکاً) انجام می دهند، از لحاظ جنسی فعالتر می باشند. رابطه ی جنسی نهایت تجلی و ابراز عشق و صمیمیت است و بر خلاف سایر فعالیتهای مشترک تنها میان شما و همسرتان به اشتراک گذارده می شود.
چنانچه زندگی جنسی شما افول کرده، بکوشید فعالیتهایی را به همراه یکدیگر انجام دهید مثل ورزش، رفتن به سینما، باغبانی، انجام وظایف خانه و غیره. این کار می تواند به رابطه شما روح تازه ای بدمد. راهکار دیگر اینست که دانسته های خود را با یکدیگر تقسیم کنید.
با این کار نه تنها به معلومات شما افزوده می گردد، بلکه فرزندانتان نیز بواسطه آن چیزهای جدیدی می آموزند. افزایش دانش و اعتماد میان زوجین با تسهیم اطلاعات خود با یکدیگر باعث افزایش میل جنسی خواهد شد.
تعداد فرزندان:
فرزند بیشتر ،رابطه ی جنسی بیشتر.
علت:حضور فرزندان می تواند نمایانگر ثبات در ازدواج باشد.
بحث بر سر رابطه ی جنسی:
زوجینی که جماع چندانی با یکدیگر ندارند، همچنین در مورد آن نیز خیلی کم و بندرت بحث و گفتگو می کنند. پژوهشگران اینچنین استدلال می کنند که این دسته از زوجین اینگونه پرورش یافته و خو گرفته اند که رابطه ی جنسی اندکی داشته و از مطرح کردن آن نیز بی نیاز باشند.
هر قدر زوجین رابطه ی جنسی بیشتری با یکدیگر داشته باشند، بیشتر هم درباره آن بحث می کنند. یکی از نشانه های هشدار دهنده در یک رابطه ی نابرابر و نامتعادل فقدان اختلافات و ناسازگاری هاست.
زوجینی که درباره ی هیچ چیز بحث نمی کنند، زوجینی هستند که با یکدیگر گفتگو نمی کنند و در واقع خودشان را سانسور می کنند.
دقیقا مشابه یک ذهن زندانی جایی که یک نفر حکمفرما و غالب مطلق است و دیگری تنها فرمانها را بدون هیچ گونه اظهار نظر، به چالش کشاندن و مباحثه ای می پذیرد. این بحث نکردن ها باعث ایجاد هارمونی و تفاهم کاذب گردیده و صرفاً رنجش و تنفر به بار می آورد که دیر یا زود خود را آشکار می سازند.
خشونت:
یکی دیگر از یافته های غیر منتظره رابطه ی میان خشونت و فعالیتهای جنسی بیشتر در زنان است. برخی پژوهشگران آن را به این واقعیت استناد می کنند که برخی از زوجین از فعالیت های جنسی به عنوان یک ابزار آشتی مجدد پس از نزاع و بگو مگوها استفاده می کنند.
برخی هم معتقدند که برخی زوجین در بیان عشق و یا خشم بیشتر فیزیکی عمل می کنند. رابطه ی همبستری و خشونت تنها در زنان وجود دارد و این اشاره دارد به اینکه برخی مردان از جماع به عنوان شکلی از کنترل و سلطه گری استفاده می کنند.
به خاطر داشته باشید پیوند این چرخه ( نزاع-رنجش-جماع-آشتی) برای مرد و زن غیر سالم محسوب می گردد. این به مفهوم آنست که ممکن است زوجی رابطه ی جنسی فراوانی با یکدیگر داشته باشند، اما کلیت رابطه از یک مشکل جدی رنج ببرد.
علت دیگر آن می تواند اغواگر بودن خشونت باشد. اوج گرفتن آدرنالین در پی پاسخ جنگ یا گریز باعث افزایش میل جنسی می گردد. بنابراین پس از مشاجره با افزایش آدرنالین میل جنسی نیز افزایش می یابد.
داد و ستد جنسی:
برخی زنان از رابطه ی جنسی به منزله یک خدمت قابل معامله، اقدام به بهره برداری می کنند. یعنی در قبال برقراری رابطه ی جنسی، همواره چیزی از شوهران خود مطالبه می کنند. در چنین روابطی رابطه ی جنسی می تواند از هیچ تا بسیار زیاد در جریان باشد.
حتی اگر رابطه ی جنسی میان چنین زوجینی فراوان باشد، از آنجایی که روابط جنسی بر مبنای عشق و صمیمت استوار نیست، نمی تواند بیانگر رابطه ای پایدار و با ثبات باشد.
از سویی بتدریج رابطه ی جنسی قداست خود را از دست داده و احتمال برقراری روابط جنسی ی خارج از ازدواج (نامشروع) در زوجین افزایش می یابد.