- 4139
- ۱۳۹۴/۱۱/۲۴ - ۰۸:۱۷
- 713 بازدید
قانون جذب قسمت اول : قانون جذب جزو قوانین معنوی عالم هستی است و مثل قوانین ریاضی و قوانین فیزیکی واقعا وجود دارد و روی زندگی ما و اطرافیانمان چه آگاهی داشته باشیم و چه خیر تاثیر دارد. از سوی دیگر گفتیم که قوانین فیزیک مدرن به طور عجیبی قانون معنوی جذب را اثبات می کند. اکنون می خواهیم از دنیای نظری بیرون بیائیم و ببینیم اگر یک انسان بخواهد قانون جذب را در زندگی واقعی[…]
قانون جذب قسمت اول : قانون جذب جزو قوانین معنوی عالم هستی است و مثل قوانین ریاضی و قوانین فیزیکی واقعا وجود دارد و روی زندگی ما و اطرافیانمان چه آگاهی داشته باشیم و چه خیر تاثیر دارد.
از سوی دیگر گفتیم که قوانین فیزیک مدرن به طور عجیبی قانون معنوی جذب را اثبات می کند. اکنون می خواهیم از دنیای نظری بیرون بیائیم و ببینیم اگر یک انسان بخواهد قانون جذب را در زندگی واقعی به کار بگیرد .
چگونه فکر می کند و به چه شکلی دنیا را می بیند و از همه مهم تر در برخورد با مشکلات زندگی به چه شیوه ای رفتار می کند و چگونه برمسائل دشوار زندگی درحوزه های مختلف غلبه می کند و راه حل مناسب را پیدا می کند.
مسلما این شیوه بررسی قانون جذب بسیار جذاب خواهد بود. چرا که از فضای شعارگونه و دانستگی بیرون می آئیم و به فضای عملی و واقعی و کاربردی وارد می شویم و می توانیم با درک عملی و عمیق قانون جذب آن را به صورت جدی درزندگی خود به کار گیریم .
و از منافع غیر قابل انکار آن بهره مند شویم.روش کار نیز به این شکل است که ابتدا برداشت خود از قانون جذب را عنوان می کنیم و سپس به شرح و تفصیل رفتارها و نگرش های ناشی از آن برداشت می پردازیم.
برداشت اول از قانون جذب: “قانون می گوید تو آرزو کن و شعله آرزویت را در دل خود پایدار نگاه دار. بقیه کار یعنی برآورده شدن آرزو و تبدیل آن به صورت یک واقعیت عینی و قابل لمس را به کاینات بسپار. ”
آرزو کردن اتفاقی است که خیلی از ما آدم های دنیای مدرن ارتباطات و اطلاعات از یاد برده ایم. ما آدم های قرن بیست و یک بیش از حد لازم منطقی شده ایم.
استدلال های منطقی تمام بخش های زندگی ما را تحت نفوذ خود قرار داده اند. برخی از این استدلال ها ریشه ریاضی دارند و بعضی دیگر استدلال هایی هستند که برای اثباتشان دلیلی نداریم ولی چون در محیط جاافتاده اند ما گمان می کنیم درست اند.
برطبق این استدلال ها خیلی از آدم ها حق آرزو کردن خیلی از چیزها را ندارند.مثلا اگر در خیابان انسانی شبیه خودمان را دیدیم که سوار بر ماشینی مدل بالا مشغول جولان است باید به او اجازه دهیم که بتازد و در عین حال اصلا خیال داشتن چنین ماشینی را در سر نپرورانیم.
چرا که اساسا اینجور آرزوها برای ما جایز نیست و باید به آرزوهای کوچک و دست یافتنی تری فکر کنیم.
استدلال هایی مثل اینکه تو باید اول شکم خودت را سیر کنی بعد به فکر ماشین بیافتی و یا اینکه هزینه تعمیر و نگهداری ماهیانه این ماشین ها از درآمد فصلی من و تو بالاتر است و یا با لباس مندرس و قیافه کارگری و در هم ریخته سوار این قبیل ماشین ها شدن موجب خنده و مضحکه خواهد بود و هزاران استدلال بازدارنده دیگر باعث می شوند .
که من و شما با وجود اینکه ته دلمان سوار شدن بر چنین ماشین مدل بالایی را طلب می کند و می توانیم لااقل در خیال خود چنین آرزویی داشته باشیم. از پایه قید این آرزو را می زنیم و اصلا به آن فکرنمی کنیم.
اما قانون جذب به ما می گوید که اصلا نگران قدوقواره آرزو و همینطور قدوقواره خودمان نباشیم و هر وقت چیزی را دیدیم و به نظررسید که می خواهیم بدون هیچ نگرانی آن را طلب کنیم و بخواهیم و قضاوت در مورد اینکه این آرزو دست یافتنی است .
یا نه و همینطور امکان برآورده شدن و احتمال اجابت آن دعا و آرزو را اصلا در فکر خود راه ندهیم. وقتی طبق قانون جذب خود کاینات می پذیرد که آرزوی درونی تک تک ما آدم ها را با به کار گیری تمام اجزای طبیعت اجابت کند ، دیگر دلیلی برای نگرانی از بابت هزینه و امکان پذیری اجابت آرزو وجود ندارد و کار من و شما می شود فقط خواستن و منتظر اجابت شدن .
حال تصور کنید که با این نوع نگرش به زندگی یعنی باور داشتن بی مرز بودن آرزوها ، من و شما در حوزه های مختلف زندگی چه پیشرفت های عظیمی خواهیم کرد. مثلا در حوزه تحصیل شما بالاترین مدرک ممکن در بهترین رشته را آرزو می کنید و در مقابل محدودیت ها و مخالفت های بقیه با شجاعت می گوئید که چرا من نباید به بالاترین مدارج علمی برسم؟ و بعد با اعتماد به نفس در جلسات علمی و مناظرات شرکت می کنید و از نظریات خود دفاع می کنید.
در حوزه توانگری و کسب درآمد هم وقتی حد و مرزی برای آرزوهای خود قائل نباشید وبا اتکا به قانون جذب این حق را به خود بدهید که سقف آرزوهای خود را تا بی نهایت ادامه دهید، در اینصورت مثل یک شکارچی مترصد شکار بهترین فرصت های درآمد سازی می مانید .
واز حداکثر توان خود برای یادگیری مهارت های درآمد زا و ورود به عرصه های پرسود بهره می جوئید. این اتفاقات تنها زمانی رخ می دهند که شما با استدلال های رنگ و وارنگ منطقی و شبه منطقی سقف آرزوهای خود را محدود نکرده باشید.
در زمینه انتخاب همسر هم شما سطح توقع و انتظار و در واقع سقف آرزوی خود را بالاتر خواهید برد و به جای راضی شدن به فردی متوسط و معمولی ، بهترین و زیباترین و پاک ترین و فرشته ترین انسان های روی زمین را برای همسری خود انتخاب خواهید کرد.
در انتخاب دوست هم وسواس خواهید داشت و بهترین دوستان و همنشینان را برای خود اختیار خواهیدکرد. همه این خوبی ها به شرطی نصیبتان می شود که شما به درستی قانون جذب باور داشته باشید و به بی نهایت بودن سقف آرزوهایی که می توانید در تمام لحظات زندگی خود بردل برانید یقین داشته باشید.
نکته بعدی این است که اندازه آرزو در قانون جذب اصلا مهم نیست. یک آرزوی کوچک مثل یافتن جای پارک برای ماشین و یا یافتن تاکسی خالی به اندازه یک آرزوی به ظاهر بزرگ مثل صاحب ویلا و اتومبیل لوکس شدن ، هر دو دست یافتنی و شدنی هستند.
قانون جذب می گوید نگران قیمت و بزرگی و زمان تحقق آرزوها نباش. اصلا به این محدودیت ها کاری نداشته باش. تو فقط آرزو کن و آتش این آرزو را برای همیشه در دل خود روشن نگاه دار. کاینات در بهترین لحظه و در مناسبترین مکان ، بسته آرزوهایت را تحویل تو خواهد داد و این تحویل دهی شب و روز نمی شناسد.
شب با روز ، ارزان با گران، سنگین با سبک، کوچک با بزرگ همگی برای کاینات یکسان اند و ما آدم ها نباید اصلا نگران برآورده نشدن آرزوهایمان به خاطر گرانی و سنگینی و یا بزرگی آن باشیم.
یک آرزو بعد از مشاهده یک اختلاف و تفاوت در دل انسان شکل می گیرد. مثلا وقتی انسانی زیباتر ، خوش تیپ تر و خوش لباس تر، با کلاس اجتماعی بالاتر و محبوبیت بیشتر را می بینیم ، بی اختیار طالب زیبایی و محبوبیت بیشتری می شویم. همین طلب کردن چیزی بیشتر و متعالی تر به شکل آرزو در دل ما شکل می گیرد و شروع به رشد می کند.
از آنجا که تفاوت ها و اختلاف ها همیشه وجود دارند و در واقع به واسطه این تفاوت هاست که زندگی اجتماعی معنا پیدا می کند ، پس خط تولید آرزو هم تمام شدنی نیست و نباید هم به بهانه تمام شدن سهمیه آرزو از طلب کردن و خواستن و آرزو کردن دست برداشت.
همیشه باید آرزویی را در دل پروراند و برای رسیدن به آن بیشترین تلاش را به خرج داد. ضرب المثلی هست که می گوید آدم ها تا موقعی که آرزویی واقعی را در دل خود دارند از دنیا نمی روند و زنده می مانند تا اجابت آن آرزو را با چشم خودببینند. این همان چیزی است که قانون جذب به زبانی دیگر می گوید.
بنابراین برداشت اول از قانون جذب در زندگی عملی و روزمره این است که هرگز نباید به هیچ کسی بخصوص هویت ذهنی و “من فکری” خودمان اجازه دهیم سقف و تعداد آرزوهای ما را کم کند وروی آن محدودیت بگذارد.باید تا می توانیم آرزوهای متعالی و ارزشمند را در زندگی برای خود بوجود آوریم و دنبال کنیم.
می گویند به هنگام مرگ وقتی قدرت و عظمت و توانایی انسان بر او آشکار می شود ، انسان حسرت زده می گوید ای کاش بیشتر آرزو می کردم و آرزوهای باز هم بزرگتری را در دل خود می چرخاندم. قانون جذب می گوید قبل از فرارسیدن روز حسرت تو فرصت داری که بزرگترین آرزوهای زندگی خود را به وجود خود راه دهی. پس تامی توانی آرزو کن!